هیچ نوع دیپلماسی آبی در ایران وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۷۴۶۴۲
وزیر کشور از پایین آمدن سطح آب در دریای خزر ابراز نگرانی کرده و در پیشبینیاش گفته است که اگر شرایط همینطور باشد تا چند دهه آینده دریای خزر خشک میشود و باید برای آن چارهای داشته باشیم. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که سالهاست زنگ خطر فعالان محیط زیست درباره کوچک شدن دریای خزر بهصدا درآمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش هم میهن، زمان زیادی است که فعالان محیطزیست هشدار دادند که جان خزر در خطر است. از همان زمان که ورودی ولگا به دریای خزر صفر شده است. هر چند که هنوز مشخص نیست دلیل اصلی بسته شدن ورودی آب ولگا به خزر چیست، اما اثر زیادی بر این موضوع گذاشته است. تقریباً از تمام رودخانههای منتهی به دریای خزر در ایران، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و روسیه به دلیل ساخت سدها عملاً آبی به دریای خزر وارد نمیشود. مهمترین این رودخانهها، ولگا بود که باعث شد در طول دو سال سطح آب دریای خزر ۶۰ سانتیمتر کاهش پیدا و عقبنشینی کند.
علی منتصرکوهساری، رئیس اداره ایمنی و حفاظت دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان در اینباره تاکید کرده است: «خودداری روسیه از تامین حقابه دریای خزر کاهش ۱۸۰ سانتیمتری تراز این دریاچه را در پی داشته است. از این میزان، ۶۰ سانتیمتر در دو سال اخیر کاهش پیدا کرده است.»
آنطور که گزارشها و تصاویر ماهوارهای نشان میدهند از سطح تراز آب دریاچه خزر سالانه بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر کاسته شده است. خشک شدن خزر باعث خواهد شد خاک و نمک به هوا بلند شود. وقتی منابع آبی کاهش مییابد، رطوبت سطح خاک کم میشود و خاک به هوا بلند میشود. در محیطهای تالابی علاوه بر خاک، نمک هم به هوا بلند میشود. هر چقدر دریای خزر عقبنشینی کند به دلیل بستر شوری که دارد ترکیبی از خاک و نمک به هوا بلند میشود و ذرات کمتر از ۱۰ و ۵/۲ میکرون میتواند وضعیت خطرناکی برای سلامتی جانداران - انسان، حیوان و گیاهان - به وجود بیاورد و حتی فتوسنتز را هم با مشکل روبهرو کند.
لزوم همکاری کشورها در شرایط بحرانیاحمد وحیدی، وزیر کشور روز گذشته در دومین رویداد بینالمللی مدیریت بحران ایران قوی، با بیان اینکه «بحران» و «مخاطره» یک موضوع جهانی است، افزود: «افزایش سطح تعاملات، گفتگو و همکاری برای شناخت علل وقوع، چگونگی وقوع و چارهاندیشی آن بین کشورها بسیار مهم است. سازمانهای بینالملل باید بیش از گذشته برای مقابله با بحرانها با یکدیگر تعامل داشته باشند. باید تجربیات حوادث در سراسر دنیا در اختیار سایر کشورها قرار گیرد.»
او با بیان اینکه رودخانههای جاری از دیگر کشور مسئله دوم است، گفت: «اقداماتی توسط برخی از کشورهای همسایه صورت میگیرد که برای دیگر کشورها آثار سوء دارد و باید با هماهنگی دیگر کشورها صورت گیرد. یکی از این اقدامات سدسازیهای کشورهای همسایه و منطقه است که باید با توجه به منافع منطقهای باشد در غیر این صورت آثار زیانبار آن را همه منطقه خواهند چشید. ما انتظار داریم در یک هماهنگی منطقهای کمیتهای تشکیل شود و با هماهنگی کشورهای منطقه، مسائل ناشی از محیطزیست، سدسازیها و انحرافات آب مورد بررسی قرار گیرد.»
اظهارنظر وزیر کشور شخصی استعیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان محیطزیست با اشاره به اینکه روسیه نیازی به آب سرریز به خزر ندارد، گفت: «به یاد دارم که در دهه ۷۰، خزر با مشکلاتی روبهرو شد، اما دوباره احیا شد. بعید میدانم که برداشت آب از خزر سبب ایجاد مشکل شود. نباید از این نکته نیز غافل شویم که مشکل کاهش سطح آب خزر بیشتر به ضرر روسهاست چراکه ایران در جنوب خزر قرار گرفته است. اگر طرف ایران ۱۰ متر آب خزر شیرین شود، این دریاچه از سوی روسها یک کیلومتر عقبنشینی میکند.»
رئیس سابق سازمان محیطزیست گفت: «روسها نیازی به آب ندارند. اگر آورد خزر برای روسها از سمت شمال شرق بود (قزاقستان) میتوانستیم اعلام کنیم که میخواهند آنجا را توسعه دهند و آب را دستکاری کردند. اما بیشترین ورودی آب خزر از ولگاست که در شمال غرب این دریاچه قرار دارد. تا جایی که من اطلاع دارم و مطالعه کرده بودم، غرب روسیه منطقه پرآب این کشور است؛ بنابراین نیازی به احداث سد روی ولگا در این منطقه ندارند.»
کلانتری با بیان اینکه فکر میکنم بارشهای خزر کاهش یافته است، تاکید کرد: «این همان اتفاقی است که در دهه ۷۰ رخ داد و بعد از یک دوره چهار، پنجساله بارندگیها تغییر کرده و بیشتر و دوباره خزر احیا شد و اوایل دهه ۸۰ نهتنها پسرویها جبران شد، بلکه خزر پیشروی هم کرد.»
او در پاسخ به این سوال که تغییر اقلیم در جهان هم روی این موضوع تاثیر داشته است؟ تاکید کرد: «بارشها در دنیا کم نمیشود. انرژی هم ثابت است و جابهجا میشود. در حال حاضر بسیاری از کشورهای جهان (جنوب شرق آسیا، شمال آمریکا و بخشی از اروپا) با سیل دست و پنجه نرم میکنند.»
کلانتری درباره اظهارنظرهایی که از کاهش ورود آب ولگا به خزر میشود، گفت: «این اظهارنظرات شایعه است. متاسفانه وزارت نیرو و سازمان هواشناسی دلیل درستی در مورد موضوع خزر اعلام نکردهاند. هر کسی نظر شخصی خود را میگوید. وزیر کشور، کارشناسان و... نظر شخصی خود را میگویند.»
او در پاسخ به این سوال که شیرین کردن آب خزر در پسروی آن تاثیرگذار بوده است؟ گفت: «در شرایط عادی ۸۰ هزار میلیارد مترمکعب حجم خزر است. کل آبی که هنوز انتقال ندادند و قرار بود انتقال یابد ۲۰۰ میلیون مترمکعب بود. ما از نظر بینالمللی میتوانیم از ۴۰ درصد آبهای حوزه کشورمان استفاده کنیم. ایران از حوزه خزر حداکثر ۱۳ درصد استفاده میکند. ولی ۲۷ درصد از آبهای تجدیدپذیر را هم میتوانیم برداشت کنیم که سالانه ۵/۳ میلیارد مترمکعب میشود. در حقیقت ایران طلب دارد و میتواند آب را برداشت کند. اصلاً مسئله این موضوع نیست. ایران ۵/۳ میلیارد مترمکعب بیشتر از حقابه خود وارد خزر میکند و از آن سو ۲۰۰ میلیون مترمکعب میخواهد برداشت کند.»
کلانتری در پاسخ به این سوال که پس بحرانی که همه درباره آن صحبت میکنند و گریبان خزر را گرفته، چیست؟ گفت: «به نظر من این موضوعات گمراه کردن مردم است. داخل فلات ایران را خراب کردیم و میخواهیم آن را به خزر وصل کنیم و بگوییم خزر هم خشک شد، اما ما بیگناه بودیم. به نظر من این روش برای گمراه کردن است که با آب و خاک ایران کردیم. این اظهارنظرها انجام میشود تا اقدامات غلط و خیانتهایی که همه در حق این سرزمین انجام دادیم را توجیه کند.»
رئیس سابق سازمان محیطزیست افزود: «من فکر میکنم سیاستهای آبی ایران که ورشکسته شده به دنبال توجیه هستند. از نظر علمی هم کسی نمیداند که چرا خزر اینطور شده چرا که نمیدانند در روسیه چه میگذرد. بالای ۸۵ درصد آب از ولگا به خزر سرریز میشود. مسائل سیاسی در مسائل اکولوژیکی و مسائل اکولوژیکی در مسائل اقلیمی درآمیخته است. برخی تصمیم دارند مدیریت غلط آب کشور در ۴۵ سال گذشته را اینطور توجیه کنند. ما میتوانیم صددرصد علت خشک شدن دریاچه خزر را اعلام کنیم، اما درباره خزر نمیتوانیم هیچ اظهارنظر علمی بکنیم، چون اطلاعی از آن نداریم.»
کلانتری در پاسخ به این سوال که چرا موضوعات آب از نظر دیپلماسی حل نمیشود؟ گفت: «در حال حاضر ما هیچ نوع دیپلماسی آبیای نداریم. زمانی عراقچی که معاون وزارت خارجه بود، دیپلماسی آبی ایران دنبال شد، اما بعد از رفتن عراقچی این موضوع بهطور کلی تعطیل شد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: بحران آب خشکسالی محیط زیست قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل پاسخ به این سوال دریای خزر هوا بلند سانتی متر محیط زیست وزیر کشور کشور ها آب خزر روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۷۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.